بیا سفر کنیم با هم از کوچه ی بی خاطره
از شهر بی همنفس و از خونه ی بی پنجره
از شهر بی همنفس و از خونه ی بی پنجره
من دیگه طافت ندارم برای زخم تازه حسم
آی همسفر تنها نرو این مرد عاشقم ببر
آی همسفر تنها نرو این مرد عاشقم ببر
خاموش شده سیگار من فندک بکش کنار من
یه پیک سنگینتر بریز از غم گذشته کار من
خاموش شده سیگار من فندک بکش کنار من
یه پیک سنگینتر بریز از غم گذشته کار من
آرزومه مردم شهر بغض صدامو بشنون
دلتنگیامو حس کنن ترانه هامو بشنون
دلتنگیامو حس کنن ترانه هامو بشنون
غربت مرگ بی صدام آخر میپیچه توی شهر
میشینه آواز غمهاش یه روز توی گلوی شهر
میشینه آواز غمهاش یه روز توی گلوی شهر
خاموش شده سیگار من فندک بکش کنار من
یه پیک سنگینتر بریز از غم گذشته کار من
خاموش شده سیگار من فندک بکش کنار من
یه پیک سنگینتر بریز از غم گذشته کار من
توو این دل تنها مگه بغضای بی صدا نبود
این دوتا چشم دربدر تنها نشونیام نبود
این دوتا چشم دربدر تنها نشونیام نبود
از شهر بی خاطره ها دلتنگیامو میبرم
قربون اون چشات برم گریه نکن پشت سرم
قربون اون چشات برم گریه نکن پشت سرم
خاموش شده سیگار من فندک بکش کنار من
یه پیک سنگینتر بریز از غم گذشته کار من
خاموش شده سیگار من فندک بکش کنار من
یه پیک سنگینتر بریز از غم گذشته کار من
نظرات